نظرات ياداشت وبسايت رسمي هواداران محسن چاوشي -

+ سيدمهيارهزاوه

تقديم به محسن چاووشي عزيز اي که جانم شد نواپردازتو / مي سرايم قصه ها ازسازتو
سازتودرپرده گويدرازتو / سرکنددرگوش جان آواز تو
بانگت ازآواي بلبل،گرمتر / وز نواي جويباران،نرم تر
نغمه مرغ چمن جان پرورست / ليک،درناي تو سوزي ديگرست
آنچه آتش با نيستان مي کند / ناله ي تو بادلم آن مي کند
خسته دل داند بهاي ناله را / شمع داند قدر داغ لاله را
هردلي ازسوزما آگاه نيست / غير رادر خلوت ماراه نيست
ديگران دلبسته ي جان وسرند / مردم عاشق گروهي ديگرند
حال بلبل از دل پروانه پرس / قصه ي ديوانه ازديوانه پرس
من شناسم آه آتشناک را / بانگ مستان گريبان چاک را
گرچه غم در سينه ي خاکم بَرَد / ناي چاووشي،بر ا فلاکم بَرَد
شعله اي چون وي جهان افروز نيست / چاوشي ازمردم امروزنيست
جان من با جان او پيوسته است / زانکه چون من از دوعالم رسته است شعر :سيد مهيارار هزاوه
www.mahyar.hezaveh.mihanblog.com
محسن چاوشي در شهر عشق
دوستان عزيز مي تونند شعر رو با ذکر منبع در سايت ها و وبلاگ هاشون قرار بدهند