مگه بهت نگفته بودم بي تو روزگار من تيره و تاره
حالا يادگار من بعد سفر كردن تو طناب داره
ديگه جون نداره دستهام آخر قصه رسيده
عطر تو مثل نفس بود واسه اين نفس بريده...